حکایت توماس ادیسون، حکایت امروز ماست

http://photos-e.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc3/hs170.snc3/19744_1183754041843_1468008813_30462406_7087417_n.jpg


توماس ادیسون مخترع بزرگ و نام آور، برای یافتن یک فلز مناسب جهت استفاده در لامپ بر روی بیش از دو هزار ماده مختلف آزمایش کرد. همکار ادیسون که در این امر او را یاری می کرد پس از اتمام آزمایشات به او گفت: تمام کارهای ما بیهوده بود و ما نه توانستیم چیزی یاد بگیریم و نه به آن چیزی که می خواستیم برسیم.


«ادیسون» با اعتماد به نفس رو به همکارش کرد و گفت: ما راه طولانی را طی کردیم و در طی آن چیزهای زیادی را یاد گرفتیم. ما حالا می دانیم که دو هزار عنصر هستند که ما نمی توانیم با آنها لامپ های خوبی بسازیم.

نتیجه اخلاقی: باید امید را هیچگاه از دست نداد و سرسختانه برای دستیابی به اهدافی که در مقابل قرار دارند مبارزه نمود.

پی نوشت: از فیس بوک دوستی عزیز برداشت مطلب صورت گرفته.خسته نمیشیم از مبارزه و امید برای  آزادی حتی اگر عده ای نا آگاه از ارزش آن بی اطلاع باشند و جزئ خاموشان خفته...

برای وجدان نا آرامم...

ای خدا شاهدی که در سنگین ترین روزهای عمرم از لحاظ کاری نمی تونم دل بکنم از آزادیخواهی،منتی به تو نمیذارم ،برای تسکن خودم می نویسم.نمی تونم بر روی کارهای واجبم که آیندم رو میسازه متمرکز بشم. نمی تونم خودم روکه مزه آزادی نسبی رو می چشم بی تفاوت نشون بدم به مردم کشورم.نمی تونم مثل خیلیها که دور از وطن هستند بی خیال باشم و لذت زندگی رو مثل اونها بچشم.درک سختیهای مردم وطن رو هیچ گونه ای نمیشه بیان کرد و این طرف حداقل رو انجام دادن جز وظیفه نیست.در روزهایی که مردم کشورم طاقت فرسا ترین مبارزات رو برای اهدای آزادی به ایران انجام میدن از خودم خجالت می کشم وقتی خودم رو برای امتحانی آماده می کنم. در خجالتم از روح مردی شریف که پشت پا زد به همه امور دنیا. به کسی که در عمل و به مانند مولا علی نشان داد که دنیا از آب بینی بزی بی ارزشتر است.به قدرت پست استبدادی پشت پا زد و آرام و مطمئن به دیدار پروردگار شتافت و به بهترین وجه نشان داد که دنیا پست تر از آن است که به خاطر آن تن به ظلم و ستم بر مردم دهد.از خودخواهی خودم شرمسارم،از پشت گود نشستن خجلم.از اینکه هنوز این دنیای دون برای من دارای ارزش است.خجلم از شهیدان راه آزادی و راه حسین که توسط جانیان در ایران شهید شدند.وقتی برای نوشتن بیشتر ندارم و این حداقل رو می نویسم و حداقل ها رو انجام میدم تا وجدانم کمی،تاکید می کنم فقط کمی راحت باشه...


http://www.blogfa.com/photo/j/jaddeh-88.jpg

هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگر چه دستانش
از ابتذال شکننده تر بود
هراس من باری
همه از مردن در سر زمینیست
که مزد گور کن
از بهای آزادی آدمی
افزون باشد
سوختن، ساختن
جستن، یافتن
و آنگاه به اختیار برگذیدن
و از خویشتن خویش
بارو یی پی افکندن
اگر مرگ را
از این همه ارزشی
افزون باشد
حاشا ،حاشا
که هرگز از مرگ
هراسیده باشم

مژده،مژده


با مژده به ملت همیشه در صحنه سلسله جدید امامان شروع به کار کرد:
امام سید علی خامنه ای علیه سلام
امام محمد تقی مصباح یزدی علیه سلام
امام احمد خاتمی علیه سلام
امام محمد یزدی علیه سلام
امام  احمدجنتی علیه سلام
امام مجتبی خامنه ای علیه سلام
امام علم الهدی علیه سلام
امام حسنی علیه سلام
امام حسین شریعتمداری علیه سلام
امام جواد لاریجانی  علیه سلام
امام علی لاریجانی علیه سلام
امام صادق لاریجانی علیه سلام
و سنت شکنی امام سیزدهم با معرفی:
 امام غایب فرزند امام مجتبی خامنه ای علیه سلام