به یاد ندا و تمام شهیدان راه آزادی...

مرهمهای یک زخم دیرین

دقیقا چهار سال گذشت از اون شب جهنمی.بخوام با وقایع ورزشی این روزها بگم یک جام جهانی گذشت. شبی که موزیک کما وایت مریلین منسون و لاست کنترل آناتما تنها طنین سخت ترین لحظات زندگیم بود.حالا اون  واقعه تبدیل به زخمی کهنه شده. آزار قبل رو نداره ولی هنوز دردناکه و عادت، این درد رو تسکین داده و شاید هم گذشت زمان.کماکان ولی در حسرتم که چرا به پدر خودکاری رو که با اصرار از من می خواست ندادم  برای نوشتن آخرین جملات زندگیش ،شاید می شد توصیه دکتر رو در اون لحظه نادیده بگیرم.شاید های وحشتناک زیادی میاد تو ذهنم.گوش دادن این موزیک مثل مورفین من رو آروم می کنه تا راه فرار از این فکر پرآزار رو پیدا کرده باشم...