تراژدی جدید ایرانیان در مالزی

http://www.chinasmack.com/wp-content/uploads/2008/08/young-chinese-girl-doing-drugs-snorting-kingfen-ketamine-02.jpg


http://www.dawn.com/wps/wcm/connect/a77ff08041523039b4fbff1509d5e2b5/customs-608.jpg?MOD=AJPERES


سوار تاکسی در کی.ال که شدم، راننده شروع کرد به چپ چپ نگاه کردن. از اونجا که ریخت و قیافه ما ایرانیها تابلو هست و با توجه به پیش زمینه قبلی در مورد گندی که یه مشت قاچاقچی منفعت طلب به حیثیت ما ایرونیها در مالزی زدن حدسی زدم که متاسفانه درست از آب در اومد. کمی بعد پرسید کجایی هستی؟ و تا  گفتم ایران،سگرمه هاش تو هم رفت و با اخم  به پیشواز بحثی رفت که همیشه از اون می ترسیدم. مستقیم و بی محابا شروع کرد به سخت ترین انتقادهای ممکن از ایرانیها: چرا کشور مارو به لجن کشیدید شما ایرونیها؟ هر روز خبر میخونیم که کلی مواد مخدر از ایرانیها گرفتن . از جون کشورمون چی می خواین؟ چرا فقط به مالزی گیر دادن ایرانیها و میخوان جوونای ماهارو بدبخت کنند؟!

تو اون شرایط عصبانیت راننده تاکسی ،محترمانه ازش خواستم که اجازه صحبت به من هم بده. از یه طرف مونده بودم چی بگم خشمش رو کم کنم و از طرف دیگه اینکه حیثیت کشورم رو بیش از این خراب شده نبینم. با گفتن این جمله که جناب شما حق دارید این رو بگید ولی همه جا خوب و بد داره کمی آروم شد. لب به سخن گشود با لحنی آرامتر که بله درست میگی ولی خوب چرا ایرانیها گیر به مالزی دادن واسه این کارها؟ این کارها ارزش ایرانیها رو در اینجا پایینتر میاره.  مجبور شدم کمی شرایط ایران رو براش توضیح بدم و از حکومتی براش تعریف کنم که هم و غمش رو بیشتر سر موی بیرون دخترها و تیپ پسرها گذاشته تا مبارزه با این قاچاقچی های بدنام وطنی. از حکومتی براش بگم که ترجیح میده روزنامه ای رو ببنده که حرف حق علیرغم میل دولت میزنه تا دفاع از حیثیت و شرف ایرانیها. از حکومتی بگم که با وجود این همه ثروت خدادادی در کشور،مردمش فقیرن.از حکومتی بگم که برای بقای خودش فقط به دلیل بقای خودش  حاضره مردم کشورش رو به آسونی در خیابان ضرب و شتم کنه و بکشه و شماره اعلام کنه که مردم زنگ بزنن و معترضان رو معرفی کنند بجای اینکه  بیاد همین سوداگران رو که تعدادشونم کم نیست در خیابان دستگیر کنه و مردم رو تشویق کنه که این سوداگران مرگ رو  لو بدند.از حکومتی بگم که سفارتش حتی به فکر اعلام موضع کردن علیه این قاچاقچیهای دستگیر شده نیست و فکر صادر کردن انقلابش که مردم رو به روز سیاه نشوند به کشورهای دیگست.و الحق هم که این انقلاب در حدی به مالزی صادر شده و اثرات سوئش داره  دوباره به ما هم میرسه. انقلابی که اگر بیش از این به مالزی صادر بشه و شاید ما ایرانیها رو بد نام تر کنه ولی خوب چهرش رو برای مردم اینجا بیشتر روشن کنه. راننده سکوت کرد. نمی دونم شاید به انقلاب ما میاندیشید که چه ها در موردش شنیده یا اینکه همه ایرانیها قاچاقچی نیستن یا شایدم از کرده خودش پشیمون بود. به مقصد رسیده بودم با سری گیج.ده رینگت کرایه بیشتر بهش دادم و با لبخند بهش دوباره گفتم همه جا خوب و بد داره. لبخندی از ته دل زد و گفت میدونم همه جا خوب و بد داره. کمی عصبی بودم. نمی دونم اون ده رینگتیه اثر کرد یا حرفام ولی خوشحال بودم که اگر یه ایرانیه دیگه ای رو سوار کنه باهاش اینجوری بر خورد نمیکنه....


پی نوشت ۱: از انجمن ایرانیهای دانشگاههای مالزی تقاضا دارم جلسه ای با حضور ایرانیان دانشگاه برگزار کنند در محکومیت این سوداگران مواد مخدر تا وجهه ما بیش از این در مالزی خراب نشه.


پی نوشت ۲: برای رسیدن به هر پیروزی صبر و بصیرت و امید لازم است. جنبش اعتراضی مردم برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، ۲۲ بهمن حکومتی رو از دید مطبوعات خارجی به بدترین چالشها کشید.۲۲ بهمن دیگه باعث مشروعیت حکومت در دید خارجیها نیست هر چند که با تبلیغات فراوان بتوانند مردمی رو برای مدتی بفریبند.


پی نوشت ۳: جنبش سبز به اقصائ  نقاط ایران و انواع تفکرها داره شیفت پیدا می کنه.هر کی یه قدم جلوتر اومده. دوستی که حتی از این صحبتها می ترسید اینک خودش رو قاطی چنین بحث هایی می کنه. حرکت هر چند تدریجی آگاهی رو به سوی همه میبینم.بدون شک پیروزیم.


پی نوشت ۴: از نظرات همه دوستان ممنونم و سر فرصت پاسخ میدم.


پی نوشت ۵: هیچ نظری در وبلاگ من حذف نمیشه حتی اگر بدترین فحشها باشه.کم کم  فحاشین هم یاد می گیرند که این گونه صحبت کردن خوب نیست.


نظرات 17 + ارسال نظر
فریاد خامش شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:47 http://kochik.blogfa.con

سلام جیگر
از اون جا که این مکان جای مناسبی برای صحبت در مورد فوتبال و وسایل درون اون مثل تیر دروازه نیست فقط می گم
دمت جیز
کاش اون ۱۰ رینگیتم نمی دادی و حالشو می گرفتی تا دیگه یه طرفه قاضی نره. نه اینکه خودشون اصالتا آدمای خوبین!!!
حالم بهم می خوره وقتی یکی مثل اینا شاکی ما میشن بعد از صدقه سر پولهای نفتی که سالانه فقط ۸۰ تومنش به ما می رسه بقیش میاد کشور اینا و امثالهم
آقا من خیلی شاکیم ولی حوصله نوشتن ندارم
ما منتظر دومی هستیم هیچ جا نمیریم
همینجا هستیم
یا حق

مخلصم مجیب
بابا ار اینا چه انتظاری داری!!؟؟ برخورد خوب همیشه جواب میده حاجی!
خیلی مخلصیم

علی شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:52

سلام دوست عزیز من خودم الان مالزی هستم فقط یک چیز رو در مورد مالائی ها میشه گفت از اینها پررو تر تو این کره وجود نداره دوست عزیز این مسئله تا حدود زیادی به خودمون هم ربط داره مگه کشورهائی مثل لیبی هم دیکتاتوری بدتر از ایران ندارن چرا اونا این کارو نمی کنن من اگه بودم همون لحظه که این حرف رو زد از ماشین میومدم بیرون پول هم بهش نمیدادم چون بی ادب هستش

راننده تاکسی عصبانی مالایی. انتظار ادب داری ازش؟؟ اگر این برخورد میشد بعید نبود سریای بعد بع بدترین وجع تو پاچه ایرانیا بکنهو با پنبه سر ببره.

دوست شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:37

دوست عزیز
در خصوص پی نوشت 1
کارهایی در دست اقدام است که طی چند روز آینده اخبار آن منتشر خواهد شد

امیدوارم

ایرانی شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 21:51

شما حرفایی که زدی خوب بود ولی آخرین حرکتت(دادن ۱۰ رینگت بیشتر) باعث میشه که این جرعت رو به خودش بده که با ایرانی های دیگه هم همین برخورد بد و شاید بدتر رو داشته باشه تا شاید بتونه پول اضافی دریافت کنه...

ضمنا به اینبار اگه همچین کسی رو دیدی بهش بگو که ایرانیهای مالزی تقریبآ ۹۰ درصذ دانشجو هستن که حدود از نصف دانشگاهای مالزی رو سیراب میکنن و همین دانشجوها یه وزنه اقتصادی برای مالزی هست چرا که نه تنها شهریه میدن بلکه هزینه خونه ماشین خوردو خوراک و لباس و تفریح و... دارن وسالانه جندین دوست و آشنا میان به بهانه دیدنشون که اونها هم کلی خرج میکنن ...
و در آخر هم به این جور مالزیایی ها بگین که مالزی یکی از مراکز قاچاق - جیب بری و کیف قاپی دنیاست و کلاه برداری از خارجی ها رو هم که مثل آب خوردن هست براشون و رشوه گیری هم که ....
سرتو درد نیارم , به هر حال احتمالا خبر از این کشور مالزی.
نداری

یعنی میگی به دلیل این حرکت ایشون از این به بعد بد عادت میشن!!؟ چه تضمینی هست که کسی بهش پ.ل اضافه بده!!؟ سه سال در اینجا بودن باعث بیخبریم شدع احتمالا...

یکی یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:15

سلام به تمامی افراد بلاخص کسانی که کامت گذاشتن. ببینید دوستان، به نظر من پر رو تر از ما کسی نیست. ما اومدیم تو کشوری که تمامی امکانات رفاهی رو برامون فراهم کرده، 1000 تا کار غیر قانونی می کنیم، زبونمون هم 44 گز درازه. مثلا دوستان همین جا، اون راننده تاکسی بد بختی که تا خبر خونده و دیده ایرانی قاچاقچی داره، وظیفه نداره که حرف همه رو بشنوه. تو باید خودت رو مغرفی کنی. با پیاده شدن از تاکسی هم کسی نتونیته خودش رو معرفی کنه. بیایید یه کم منطقی باشیم. ظاهرا بعضی دوستان درس های دوران مدرسشون رو درست یاد نگرفتن یا شاید یادشون رفته.
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
از بهر طمع بال و پر خویش بیاراست
...
زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست.

بیایید یکم عمیق تر به این مسئله نگاه کنیم. و این قدر سر سری و سطحی نگر نباشیم. اگه اون راننده تاکسی یکطرفه به قاضی رفته، تو هم داری یک طرفه به قاضی می ری. حساب یک راننده تاکسی رو داری می ذاری پای تمام مالایی ها؟! با این تفاوت که اون یه راننده تاکسیه و تو یه دانشجو، یه فرد تحصیل کرده. حالا خودت کلاه خودت رو قاضی کن. گناه کی بیشتره.
در مورد دزدی، من یه سوال دارم، آیا در ایران این گونه موارد کمه؟! آیا ما دزدی، تجاوز، زورگیری، تجاوز به عفت، و هزار تا جرم دیگه تو مملکتمون نیست. آیا ما تو آمار جرم و جنایت از اینها خیلی پایین تر هستیم که می گیم مالزی امنیت نداره. آقا جان، هیچ جای دنیا مدینه فاضله که نیست. مالت رو بپا، همسایت رو دزد نکن.
یا علی!

خیلی موافقم بات رفیق نادیده :-)

مالزی نشین (مانیا) یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:24 http://mn64.persianblog.ir

متاسفانه بد وجهه ای برامون ساختن این قاچاقچی ها. با این آمار بالا در چند ماههء شروع سال 2010 که متاسفانه درصد بالایی از مالایی ها و حتی عرب ها، با دیدی متفاوت بنگرن...
موافق 10 رینگیت اضافه نیستم. نشون دادنِ تفاوتِ ایرانیِ خوب و بد، با پول نباید باشه...
گرچه خب شاید به اقتضای اون لحظه، بتونم تصور کنم که راهی دیگه برای بیان تفاوت نبوده باشه.
پس زیاد اعتراضی نیس!

هدف با پول خریدنشون نبوده دوشت عزیر بیشتر ابراز محبته مثل کادو دادن

آریو یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:54 http://www.arioo.blogfa.com/

زنده باد داش کورش
اینکه وجهه ایران و ایرانی برات انقدرمهمه واقعا قابل ستایشه
یادم می آد تو مرز ارمنستان برخوردی با هامون کردن که از ایرانی بودن خودمون شرمنده شدیم
ادعای اداره جهان وقتی خنده دار نیست که وضعیت ایران دست کم اسف بار نباشه
به امید بازگشت آبروی ایرانیان

چاکریممممم امیننننننننننننن

رها دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 16:03

سلااام
چطوری؟۵ شنبه جات خالی بود!واقعا خوب تونستی با صحبتهات بهش بفهمونی که واقعیت همه ی اون چیزی نیست که در ظاهر دیده میشه!این روزها خیلی بیشتر از چندسال گذشته توی خیابونهای شهر خودمون پر از افراد معتادیه که جلوی عابرینو می گیرینو ازشون پول و کمک طلب می کنن! : (
و متاسفانه وحهه ایرانیها چنان در کشورهای مختلف خراب شده که دوستی که تعریف می کرد ترجیح می ده در مسافرتهاش خودشو افغانی معرفی کنه...

مرسی رها
۵ شنبه چه خبر بود!!؟؟:-)

محمدرضا سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 http://www.carti.blogfa.com

خب واقعیت اینه که همیشه و همه جا این دعوای بین بومی ها و غریبه ها وجود داشته. اگه یادت باشه آون زمانی که یزد بودیم کم و بیشُ یزدی ها آبشون با ما تو یه جوب نمی رفت. یک مدتی هم که عسلویه بودم بوشهری ها می گفتند غیر بومی ها اومدن عسلویه و دارند از گاز ما (؟!) پولدار می شن و ثروت ما رو به یغما می برن! البته احتمالاْ این وضعیت ایرانی ها مالزی و بدبینی هایی که نسبت به ایرانی ها ایجاد شده یه کم فراتر از دعوای بین بومی ها و غریبه هاست.
این پ.ن هات منو کشته خصوصاْ اون ۵!
我爱你!

ای جونمممممممممممممممم:-)

داریوش سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:57

مطلب رو خوندم و ناراحت شدم، اما بیشتر از خوندن بعضی نظرات ناراحت شدم! دوستان من بیشتر از 5 ساله که مالزی هستم و درس می خونم، در طول این مدت 2 بار از خودم زورگیری کردن و بارها از 90% ایرانی هایی که میشناسم. بارها و بارها به شکل های مختلف سر بچه های ایرانی رو کلاه گذاشتن و حقشون رو خورده اند! اکثرا هم کار مالایی ها بوده چون هم جمعیتشون بیشتره هم فقیر ترن! ولی من هیچ وقت فکر نمی کنم مالایی ها همه بد هستن! حالا چرا و به چه دلیل ما باید به خاطر اینکه یک عده بسیار معدودی توی کار مواد مخدر هستند احساس شرمندگی بکنیم؟! مگه این افراد تنها کار میکنند؟ این ها همشون چند تا شریک مالزیایی دارن که با هم کار می کنن!! هر کدوم هم که گیر می افتن با دادن رشوه به پلیس همین کشور آزاد میشن و به کارشون ادامه میدن!! توی مملکتی که با داشتن جمعیت کم، و وضع اقتصادی به مراتب بهتر از ایران، این قدر دزدی و هزار و یک کثافت کاری هست، اونها باید بیشتر از ما شرمنده باشن!! همین راننده تاکسی ها مگه کم اینجا دزدی میکنن؟؟؟؟ مخصوصا از خارجی ها!!! یادمون نره که همونطور که ما احیانا برای درس خوندن و داشتن یک سری حد اقل های زندگی به این کشور نیاز داریم اونها هم چه بسا بیشتر، به ما و پولی که خرج می کنیم نیاز دارن!! بعضی مواقع یه کمی اضافه پول دادن اشکال نداره! اما 10 رینگیت هم لزومی نداشت واقعا!! بعد هم یک فردی به نام "یکی" اومده نوشته اینها هزار امکانات رفاهی به ما دادند و دیگران رو هم متهم کرده به اینکه سطحی نگر هستن! من فکر می کنم بین کسانی که نظر گذاشتن از این آدم سطحی نگر تر، وجود نداره!! احتمالا ایشون معنی امکانات رفاهی رو هم نمیدونن!! کدوم همه جور امکانات رفاهی عزیز من؟؟ شما اینجا بابت همه چیز داری پول میدی!! گاهی اوقات خیلی هم بیشتر از قیمت واقعی میدی چون خارجی هستی و حقوقی نداری! این حرفها کدومه! مگه اومدن خیرات کردن که اینجوری حرف میزنی؟! اینکه مثلا توی ایران دزدی هست معناش این نیست که دزدی و جنایت در مالزی، توجیه بشه!!! من بیست و چند سال در ایران زندگی کردم، یکبار ازم زورگیری شد که اونهم وقتی با دزده حرف زدم، طرف مرام داشت و نصف پولم و فقط ازم گرفت، بچه نظام آباد تهران بود و یه کمی مرام داشت!! اما اینجا چی؟ توی 5 سال 2 بار زورگیری و بارها از رفقای ایرانی دیگه! نمی گم ایران امن هست ولی اینجا هم امن نیست! از این بابت هم همه رو نمیشه مقصر دونست!

داریوش عزیز اگر بد برخورد کنیم اثر عکس میذاره

مینو سعادت چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 00:45 http://www.timasearch.com/gate.htm

دوست عزیز وبلاگتون واقعا جالبه. تبریک می گم. در ضمن راهنمای دو زبانه ایرانیان - به انگلیسی و فارسی در آدرس زیر در دسترس می باشد: www.timasearch.com/gate.htm
موفق و موید باشید.

آوا جونی پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:36 http://doranesorati.blogfa.com/

سلام.شما مالزی
درس میخونی؟چه رشته ای؟
حود ۱ماه درگیر مالزی شدم.بابام مگه اگه بخوای بری مانع نمیشم.اما نمی دونم سر ۲رراهی موندم.

ارزش داره بیای واسه سکوی پرتاب هم که شده!

فریبا جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:37 http://goombah.blogfa.com/

این مالاییها آدمایی هستن که میشه باهاشون حرف زد . چرا الکی با قهر و پیاده شدن از تاکسی و اینا اوضاع رو بدتر کنیم. به نظرم کارای این مدلی که کوروش میگه بیشتر جواب می ده . به هر حال میشه آدم به خودش زحمت زیادی نده و پیاده بشه و تمام . چیزی هم که اینجا ریخته تاکسی . اما ... خوبی تو کوروش جان ؟

مرسی فریبا. دقیقا پایتم! مردم عادی اینجا باید به شیوه ملایم باشون برخورکرد/ کجاایی تو!!:-)

آنجلا جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 23:22

سلام . من واسه دوره فوق لیسانس تیر ماه میام مالزی. می خوام با دانشجوهای اونجا آشنا بشم و یه سری اطلاعات بگیرم. می تونید کمکم کنید؟

سلام انجلا
چه کمکی از من بر میاد؟

آنجلا جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 23:24 http://anjella.persianblog,ir

ممنون می شم اگه کسی باشه که راهنماییم کنه

pedram جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 00:26

با سلام
آقا بیاید یه حمیت و مردونگی کنید.. یه فراخان اینترنتی با هماهنگی انجمن دانشجویان بذارید... در محکومیت قاچاق چیان و برخورد قاطع با آنها و از همه مهمتر . حفظ احترام و شخصیت دانشجویان ایرانی و کسانی که برای تحصیل می آیند.
و این بیانیه رو برای که با امضا الکترونیکی بی شمار دانشجویان باشه. بفرستید برای مقامات مالزی و از جمله وبلاگ شخصی نخست وزیر....

سلام
والا گوش شنوایی نیست وگرنه پیشنهاد بسیا عالی یی هست

[ بدون نام ] جمعه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:01

بگو ببینم کون میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد