ایرونی ساقه و برگ و ریشه...

 

 

 

 

کم کم داره ترم جدید شروع میشه و ایرانیها کم و بیش اومدن.الانا تازه می فهمم قبل اینکه خودم برا اولین بار پام رو بذارم تو دانشگاه بین ایرونیهای قدیمی تر اینجا چه بحثی در مورد ورودیهای جدید بوده.امیدواری از اینکه ایرونیای ادم حسابی بیان ایرونیایی که واقعا ایرونی باشن و سرشون به تنشون بیرزه.ایرونیهایی که فرهنگ واقعی و اصیل کشورمون رو به اقوام خارجی اینجا نشون بدن.قماشی که چشم و گوششون  تو ایران باز شده باشه و برای عیاشی اینجا نیان.جنبه ازادی و  دموکراسی رو داشته باشن. جالب بود که در ترم قبل چند مورد از این ایرانی نماها پیش مالایی ها با عصبانیت گله اب و هوای مالزی رو می کردن! و یا کارها و شر و شوربازیهایی که همه در دبیرستان انجام دادیم رو به بدترین وجه و اون هم سر کلاسای دانشگاههای اینجا انجام دادن.بعد از انقلاب که رفتارهای نامتعارف سران و همینطور بیشتر مردم(که خودمون هم جزئ شون هستیم)وجهه بدی از ما ایرانیا در دید مردم کشورهای خارجی ایجاد کرده و وظیفه هممون هست که این دید رو اصلاح کنیم.چند ماه قبل چند دانشجوی ایرانی از یکی از فروشگاههای زنجیره ای کی ال مشروب بلند می کنن و از طرف گارد فروشگاه دستگیر و با کلی تخفیف در مجازات به ایران دیپورت میشن و قریب به یقین اگر پای صحبتشون میشستیم  دم از هخامنشیان و ۲۵۰۰ سال تمدن شاهنشاهی میزدن!کل حرف من اینه که جدا حیفه که از کشوری با رزومه قوی مثل ایران(هر چند که الان اوضاع بی ریخته!) بودن  و رفتاری غیر انسانی داشتن.امیدوارم ارامش ساحلی یو تی ام به هم نخوره و این تابو که معروف هست که هر جا ایرانیها زیاد میشن جو بد میشه برای دوباره ها و دوباره ها شکسته بشه  به امید اون روز...

 

 پی نوشت ۱: مادر نازنینم روزت مبارک...