عطر مست کننده تصور پایان راه و مخلوط شدن ان با بوی عرق دویدن در جاده ..نکند در سر راه باشد سنگی سنگین...جا به جایش نتوان کردن؟؟ و مسیر بازگشتی نومیدانه و خستگی سر شار؟ به بالای کوه می رسم... مسیر امدنم پیداست...این مسیر،همان سنگ بزرگیست که جا بجایش نتوان کردن...باز می گویم در قله ام من...
منظورت رو گرفتم عزیز .. حق با شما و کامران بود.. شاید بهتر بود موضوع رو این طوری مطرح می کردم: آقای وزیر چند نفر این این معلم ها توانایی نوشتن وبلاگ و از چند نفر محدود آن هم، چند نفر پیگیری می شه..
درود
مرسی رها جان نظرات تو هم باعث دلگرمی من به وب بوده ممنونم
مرسیی عالی بود
ممنونم
چه تمثیل قشنگی بود کیف زدم باش ایول راستی کی میای ایران؟
ممنونم
دارم فکر میکنم اگه بیای ایران چه کارهایی دوست داری انجام بدی؟
ممنونم
وای عجب عکس زیبایی. آدم پر میشه از حس فتح قله های دور دست.
ایشالا همیشه در قله باشید
عجب مفهوم قشنگی داشتمتن از خودتون بود یا جای دیگه؟ وبتون به ادم روحیه میده برقرار باشید همیشه
ممنونم
اخیرا کمی پرکارتر شدی و جدا از این بابت خوشحالم پستهات مثل همیشه جذاب و ادبیاتت منحصر بفرد خودت هست و دلنشین بابت پاسخ به ایمیلمم ازت تشکر میکنم دوباره جواب کاملی بود....موفق باشی
ممنونم
چه متن عجیبی بود. البته به نظر من بهتره که آدم خوبیهاشو ببینه.
موفق باشید.
متن جالبی بود البته اون اولش رو متوجه نشدم ولی امید بخش و قشنگ بود از اسم وبت هم بر میاد که ادم امیواری هستی دست مریزاد
ممنونم
اول اینکه از نظرهایی که داده بودی, خیلی ممنون! دوست خوبم!
این جورها هم که می گی نیست! نوشته های من رو دست بالا گرفتی! خیلی کیف کردم ها! اما ما کوچکتر از این حرفهاییم!
دوم اینکه این نوشته ات رو دوست داشتم! اگر از دست من دلخور نمی شی باید بازهم درباره جمله آخر نوشته ات حرف بزنم! این یه برداشت شخصیه اما من می گم که حرفهای دیگه ای داشتی! اما نمی دانم چرا به نوشتن باز هم می گویم قناعت کردی! باز هم نظر شخصیه که می گم تو این پست یه کم عجله کردی! این رو می گم برای اینکه حس این نوشته خوبه و تصویری که از سنگ بزرگ ساختی که در حقیقت همان کوه است هم قشنگه! برای همین یه کم نکته بینانه گفتم که شاید بهتر از این بشه! هرچند که الان هم خیلی خوبه!