روزگاریه!روم به دیوار!گلاب به روتون واز این چیزا!دیدن دفع مدفوع از طرف یک مارمولک اوازخوان دانشگاه! و شاید اوازه خوان! سبب نوشتن این پست شد و بهانه ای شد سکوت نوشتن جدیدم رو بشکنم!قبلا تو تراس سوییت دیده بودم که روز به روز یه چیزایی شبیه فضولات بلبل بیشتر میشه ولی چند شب قبل مستقیما این مراسم پرشکوه و باعظمت رو مشاهده کردم! که یه مارمولک بی پدر چاق پرخور مسبب این ویوی زیبای تراسم بوده!راحت واسه خودش میگرده غذاش که پشه ها باشن میان در خونش و هر جا هم بخواد...بله!از نظرگشنی کردن هم که مثل گربه بی حیا وتنوع طلب!اوازم که وقت و بیوقت می خونه!درس و تحصیل و سختی هم که اصلا بی خیاله!هی....!تازه این کارش باعث میشه که یکی تو این دنیا وبش رو اپ کنه!!
بابا نگو می ترسیم
مشتری ها کم می شن:-)
به خدا حالی می کنه ها!
من چند وقت پیش داشتم همین فکر رو راجع به کلاغ ها می کردم. آخه یه روز که شدید باد می اومد، دیدم اینا رفتن تو آسمون و دارن تفریح می کنند و تمرین شیریجه می کنند!
فکر کردم یه لحظه که کار اینا چیه؟ غیر خوردن و گشنی کردن و تفریح کردن؟!
سلام
امیدوارم خیلی گیچ نشی. بی زحمت یه سری به پست آخر من بزن. اوضاع مرتبه. فقط یه نفر زیادی داره به من حسادت می کنه انگار... رونوشت هک نشده. خوب باشی.
باز خوبه یه کار خیر کرده ... اما اگه خودش بدونه سبب چه کار مهمی شده ... بهش نگیا مطمئنا پرروتر میشه (چشمک)
سلام
از اینکه در این مدت یاور بنده بودید٬ از همه شما سپاسگذار و متشکرم.
Donyaye ajibie... che chizayi mitoone angizeye ye weblogist beshe vase up kardan
بابا و مامانت هم دلشون خوشه پسرشون تو غربت داره درس می خوانه البته تو داری درس جانور شناسی می خونی مگه نه...
این آواز خواندن مارمولک های این دیار هم ماجرایی است برای خودش که تا کسی از نزدیک نبینه و نشنوه باورش نمی کنه. هر چقدر من از حضور همیشه در صحنه این مارمولک ها بدم می آد، چقدر این چینی ها و مالایی ها به این موجود احترام می گذارن. یه دوست مالایی دارم که می گفت من اگر جایی مارمولک ببینم می گیرم می برم تو اتاقم ، چون پشه ها رو می خوره ولی خب حتی اونم از برگزاری این مراسم باشکوه مارمولکی گله مند بود!!!