گفت و گو با یکی از چماقداران لباس شخصی

صبح شنبه 23 خرداد ماه، در حالیکه تهران همچنان روز پر التهابی را پیش رو داشت، چهره افراد لباس شخصی که با چماق هایی یکدست به ضرب و شتم مردم می پردازند پررنگ تر شد. این افراد اغلب به طور روزمرد استخدام شده اند و آن طور که یکی از آنان می گوید "به روزمزدان ایرانی روزانه 200 هزارتومان و به غیرایرانی ها تا چند برابر این مقدار" در روز پرداخت می شود. چماقداری که خبرنگار روز با وی صحبت کرده همچنین گفته است:ما درآسایشگاه هستیم اما غیرایرانی ها در هتل اقامت دارند.

این گفت و گوی ویژه در پی می آید.

از چهار روز پس از اعلام نتایج انتخابات، نیروهایی  لباس شخصی اما با کلاه کاسکت نیروهای ضد شورش در خیابان ها پدیدار شده اند که لهجه آنها آشنا نیست. برخی از شاهدان عینی می گویند:این چماقدارها یک چیزهایی می گویند که ما نمی فهمیم. بعضی هم به طور مشخص خبر از آن می دهند که در برابر خود چماق به دستانی را دیده اند که زبان شان عربی بوده است. دیروز در یک ساندویچ فروشی فرصتی دست داد تا با یکی از این لباس شخصی ها صحبت کنم.

من داخل مغازه بودم که او وارد شد. از مغازه داریک نوشیدنی خنک خواست؛آن هم در حالیکه چماقش را به همراه داشت. سر صحبت با وی را باز کردم.

 

سلام برادر خسته نباشی

خدا عمرت دهد. التماس دعا (او که در چشمانش دلهره نهفته است، لهجه غلیظی دارد)

 

اهل کجا هستی؟

تربت

 

تربت؟

تربت جام.

 

چند سال داری؟

36 سال

 

زن و بچه هم داری حتما؟

نی. زن و بچه خرج دارد. من بیکارم.

 

بیکار؟ مگر تو بسیجی نیستی؟ حقوق نمی گیری از سپاه؟

نی. بسیجی نیستم که. بیکارم.

 

ولی الان که سرکاری؛ نه؟

ها!

 

چوبدستی چرا دستت گرفتی؟

ما را آورده اند اینجا تا منافقین را بزنیم. این چوبدستی را هم برای همین به ما داده اند.

 

چه کسی داده؟

حاجی. گفته جوری بزن که دیگر بلند نشود. اینها خائن هستند.

 

خودت چه فکر می کنی؟

من به این کارها کاری ندارم؛ پولم را می گیرم.

 

پول کتک زدن می گیری. حال هم می کنی.

ها! آنها پول داده اند تا بزنم. توباشی نمی زنی؟

 

حالا چقدر می دهند؟

روزی 200  تومان. [خنده ای می آید توی چشم هایش]200 هزار تومان

 

خیلی زیاد است. با این پول می خواهی چه کار کنی؟

می روم زن می گیرم. دو تا هم بخواهم می دهند وقتی اینقدر پول داشته باشم. می دانی چقدر می شود؟ دو میلیون. حالا شاید دیگر نروم تربت. شاید همینجا بمانم. حاجی می گفت باز هم تظاهرات می شود؛ به ما کار می دهند.

 

چند روز است آمده ای تهران؟

3 روز. 7 روز دیگر قرارست بمانیم.

 

کسان دیگری که با تو هستند از کجا آمده اند؟

همه را نمی شناسم اما در آسایشگاه ما از مازندران، اراک و خوزستان هم آدم هستند. از تربت حیدریه و خواف هم هستند.  [نوشیدنی اش را خورده است. در خواست یک نخ سیگار می کند. می دهم. آتش می زند. در حال دود کردن سیگار به حرف زدن ادامه می دهیم. ]

 

عرب هم  هست بین تان. نه؟

آره؛ ولی من شنیدم آنها را به هتل برده اند. می گویند از لبنان آمده اند. دیشب که به ما شام تن ماهی دادند، بچه ها می گفتند به عرب ها غذای خوب می دهند.

 

آسایشگاه شما کجاست؟

نمی دانم. تهران را بلد نیستم. اما دور است. اینطرفی می رویم تا می رسیم به آسایشگاه. ( او شرق تهران را نشان می دهد).

 

تا حالا تهران آمده بودی؟

نه ؛اولین باراست.

 

نماز هم می خوانی؟

بله. اما اینجا می گویند وقتی در ماموریت هستی دستشویی هم نباید بروی.

 

ناراحت نمی شوی مردم را می زنی؟

مردم؟ حاجی می گوید کسانی که شعار می دهند منافق هستند. من حرف او را قبول دارم. او حاجی است. می دانی حاجی دروغ نمی گوید. [در این موقع مرد هیکلمند و چاقی وارد مغازه می شود. با اخم به دور وبر نگاه می کند و چشمش به آن جوان می افتد. ]

می گوید: اینجا چه می کنی؟ با کی حرف می زدی؟

مرد جواب می دهد: هیچی؛ آمده بودم کانادا بخرم.

برو سر پست خودت. یا الله.

مرد چماقش را بر می دارد و می رود. نوشابه خنک خورده و حالش جا آمده. هفت روز دیگر که برسد، باز برای او کار خواهد بود؟

منبع

 

جدیدترین بیانیه کروبی: پنجشنبه به سوگ شهیدان می نشینیم

جدیدترین بیانیه کروبی: پنجشنبه به سوگ شهیدان می نشینیم
دوشنبه، 1 تیر 1388

مهدی کروبی با صدور بیانیه ای ضمن همدردی با خانواده های شهدا و مجروحین حوادث اخیر از مردم دعوت کرد تا در مراسم گردامیداشت شهدای حوادث اخیر حضور یابند. البته کروبی در این اطلاعیه تاکید کرده است که علی رغم تلاش های مکرر تا کنون موفق به گرفتن مکان خاص برای برگزاری این مراسم نشده اند و پس از به نتیجه رسیدن پیگیری ها مکان و زمان برگزاری مراسم به هموطنان اعلام خواهد شد. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است :

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ملت بزرگ ایران

متاسفم که اعتراض مسالمت آمیز هموطنان عزیزمان در قبال تقلب و تخلف گسترده و نادیده گرفتن حق آنان در انتخابات بالاترین مقام اجرایی کشور ، با سرکوب و خشونت غیر قابل وصف مواجه شد. صحنه های دلخراش و تکان دهنده شهادت تعدادی از زنان و مردان این سرزمین که مطابق نص صریح قانون اساسی و در جهت نشان دادن اعتراض خود به خیابان ها رفته بودند، دل هر انسان آزاده ای را به درد آورد. آیا به راستی با مردمی که در جمعه 22 خرداد با حضور خود حماسه افتخار آمیزی برای نظام خلق کردند، باید چنین بی رحمانه برخورد کرد؟ تمامی ارکان نظام جمهوری اسلامی مطابق قانون اساسی بعنوان میثاق ملت و آموزه های امام،مشروعیت خود را از رای ملت به طور مستقیم و یا غیر مستقیم اخذ می کند. مطابق اصل 27 قانون اساسی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است. پر واضح است که خیانت در امانت ملت مغایر تعهد دولت در قبال ملت بوده است (اوفو به العهود) و اتفاقا انانکه حرمت رای مردم را پاس نداشتند به ملت باید مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرند و اعتراض مسالمت آمیز ملت نسبت به خیانت صورت گرفته نه تنها مخل مبانی اسلام نیست بلکه در جهت اعمال آموزه های اسلامی است.

متاسفانه کسانی که عظمت رفتار مدنی و بدور از خشونت مردم را بر نمی تابند بدنبال حاکم کردن فضای رعب و وحشت و ایجاد فضای امنیتی آزار دهنده به هدف تحمیل اراده اقلیت بر اکثریت هستند. ملت ما در جریان انقلاب اسلامی زنگار های طاغوتی را زدود و با تاسی از موازین اسلامی بدنبال عینیت بخشیدن به ارزش های والای اسلامی و ایرانی است و هر کس که بخواهد این حقیقت را کتمان کند در مقابل سیل خروشان ملت قرار خواهد گرفت . قانون اساسی این میراث گرانبهای ملت ، تضمین کننده نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی است. گسستن از نظام استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان دستاورد سال ها مبارزه مردم و رهبران ملی و مذهبی خاصه امام راحل است که به سادگی و به بهانه های واهی نمی توان مردم را از آن محروم کرد.

اینجانب ضمن همدردی با خانواده های شهدا و مجروحین حوادث اخیر و در جهت برگزاری مراسم سوگواری در شان و منزلت شهدا بدین وسیله از هموطنان عزیز دعوت می کنم در مراسم بزرگداشت شهدای چند روز گذشته که متعاقبا زمان و مکان ان اعلام خواهد شد حضور یابند . شایان ذکر است که علی رغم تلاش های مکرر تا کنون موفق به گرفتن مکان خاص برای برگزاری این مراسم نشده ایم و تاخیر در ارسال این بیانیه نیز به علت پیگیری و هماهنگی های لازم مرتبط با اخذ مکان مناسب جهت برگزاری این مراسم بوده است . انشاءالله با پیگیری های مستمر موفق به اخذ مکان مناسب برای برگزاری مراسم گرامیداشت شهدای حوادث اخیر شویم که به محض به نتیجه رسیدن پیگری ها مکان و زمان برگزاری این مراسم به هموطنان اعلام خواهد شد .

اما نکاتی به اجمال و بر حسب ضررورت مطرح و از مسئولین می خواهم نسبت به آن اقدام عاجل نمایند:



1.بازداشت فله ای فعالان سیاسی و تعداد زیادی از هموطنان در راهپیمایی ها مطابق قوانین و مقررات کشور چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی غیر قانونی است، لذا آزادی فوری بازداشت شدگان را که می تواند در آرامش به جامعه کمک کند خواستارم. 2.فراهم آوردن امکانات و شرایطی در جهت درمان مجروحان اخیر. 3.تحویل پیکر شهدا به خانواده آنان و اجازه برگزاری مراسم سوگواری مطابق شان و منزلت آنان. 4.لغو فضای سانسور و فشار بر مطبوعات و سایر رسانه ها.

بیانیه عبدالله نوری در مورد انتخابات و سرکوب پس از آن

ادوارنیوز: عبدالله نوری وزیر کشور دولت اصلاحات، با انتشار بیانیه ای به سرکوب شدید مردم و معترضان در روزهای پس از برگزاری انتخابات انتقاد کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

ألَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
آیا وقت آن نرسیده است که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و حقّ خاشع گردد؟!

وقایع روزهای گذشته اینجانب را به حکم وظیفه دینی، اخلاقی و ملی بر آن داشت تا نکاتی را یاد آور شوم:


1- اعلام نتیجه انتخابات اینجانب را همچون انبوهی از ملت هوشمند ایران شگفت زده و نگران ساخت. شگفت زده از آن جهت که چگونه سرمایه عظیم اعتماد ملت به تاراج رفت و نگران از این بابت که چرا پس از گذشت سه دهه از پیروزی انقلابی که آزادی یکی از اساسی ترین شعارهای آن بود و به بهای ریخته شدن خون عزیزان این وطن به پیروزی رسید، شهروندان این کشور از حداقل میزان آزادی سیاسی، یعنی برخورداری از انتخاباتی سالم، محرومند؟ هرچند در طول سالیان گذشته با نگرانی عمیق، ویرانی بسیاری از دستاوردهای اسلام و انقلاب را شاهد بودم، ولی امید آن داشتم تا این انتخابات بتواند تضمینی بر حداقلی از آزادی ها باشد و از خسارات بیشتر جلوگیری کند. ملت سرفراز و آگاه ایران نیز برای پاسداری از همین آزادی حداقلی با وجود همه تضییقاتی که بر سر تحقق خواسته آنان بود بیشترین همکاری را با حکومت داشتند و حتی به فیلتر شورای نگهبان تمکین کردند و به یکی از 4 کاندیدای مورد تأیید شورای نگهبان رأی دادند و صادقانه تمامی سرمایه خود را در طبق اخلاص نهادند و با حضور حماسی خود خواستند از خسارت و زوال بیشتر ایران عزیز جلوگیری کنند.اما افسوس که امروز بسیاری از رأی دهندگان احساس می کنند همان رأی هم نادیده گرفته شده است و فریبی به بهای از بین رفتن آبرو و صداقت حکومت، خورده اند. انتظار می رفت مسئولین مربوطه با وجود تمامی محدودیتهایی که در انتخابات ایجاد کرده بودند به آرای مردم احترام گذاشته از آن حفاظت نمایند، آن هم در نظامی که با عناوینی همچون مردم سالاری دینی همواره خود را بر آمده از ملت معرفی می کند، ولی پاسداشت حضور حماسی ملت اعلام نتیجه ای بود که نه تنها هیچیک از رقبای انتخاباتی آن را نپذیرفتند، بلکه احساسات کثیری از رأی دهندگان را جریحه دار کرد.

2- امروز میلیون ها رأی دهنده ایرانی در داخل و خارج کشور معتقد هستند که بزرگترین گناهان که دروغ است، آن هم دروغی به بزرگی ایران و نیز گناه خیانت در امانت را مجریان امر! مرتکب شده اند و گویا قرار است کسی سخنی نگوید تا با مرور زمان همه چیز حل شود. راستی چه منکری عظیم تر از دروغ و خیانت در امانت آنهم نسبت به ملتی به عظمت ملت ایران؟ مگر راستگویی چه زیانی برای صاحبان قدرت دارد که از آن گریزانند و دروغ گویی جز از بین بردن مشروعیت نظام و سلب اعتماد عمومی چه سودی در پی دارد که این همه بر آن اصرار می ورزند؟ در انتخابات ریاست جمهوری 4 سال قبل هم برخی از کاندیداها مدعی تقلب و تخلف گسترده بودند، لکن در این انتخابات افزون بر سه کاندیدا عدهء کثیری از مردم نتیجه انتخابات را نپذیرفته اند؟ چنانچه این باور اصلاح نشود و اعتماد جمهور مردم جلب نگردد بازنده اصلی نظام است. مهمترین سرمایه اجتماعی و ملی همه نظام ها اعتماد عمومی است و حداقل خسران وضعیت کنونی از بین رفتن آن است. آیا در چنین شرائطی نباید برای باز گرداندن اعتماد مردم تلاش کرد؟ آیا روشی که در پیش گرفته شده برای جلب اعتماد مردم مناسب است؟ ابطال انتخابات یک روال سابقه دار بوده و به هیچ عنوان بدعت نیست و بدیهی است تکرار انتخابات هم نه تنها باعث تغییر در آراء واقعی ملت نمی شود بلکه تمامی رأی دهندگان را بر رأی خود ثابت قدم تر می کند. چنانچه شورای نگهبان هم نظر قطعی خود را مبنی بر صحت انتخابات صادر نماید، رهبر می تواند به عنوان معضل پیش آمده از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام دستور اقدام دهد تا رییس جمهور برآمده از انتخاباتی سالم و شفاف بتواند با قدرت و اعتماد به نفسی بیشتر مسئولیت اجرائی کشور را بر عهده گیرد.

حال اگر کسی مدعی تقلب و تخلف در انتخابات باشد چگونه می تواند آن را بیان کند؟ در حالی که مطبوعات تحت فشار و تهدید و سانسور قرار دارند و به نحو بی سابقه ای تمامی رسانه ها تحت کنترل است و هر گونه اطلاع رسانی از طریق رسانه های داخلی و خارجی و اینترنت و تمامی سایت های خبر رسانی و حتی تلفن شخصی شهروندان دچار اختلال قرار می گیرد و سیستم پیام کوتاه تعطیل می گردد تا حداقل های ارتباطی و خبررسانی مردم از بین برود و صدا و سیما هم که متعلق به مردم و جزء اموال عمومی است یک طرفه هر آنچه می خواهد می گوید بدون اینکه اشخاص و صاحب نظرانی که مانند آنها فکر نمی کنند و یا اعتقاد به تخلف و تقلب آشکار در انتخابات دارند را در بحث ها شرکت دهد، دیگر چه راهی برای اعتراض می ماند؟ مگر امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین ارکان اسلام نیست؟ و در آیات متعدد قرآن بر آن تاکید نگردیده است؟ حال چنانچه مردم منکری را از حکومت مشاهده کردند آیا در قبال آن وظیفه ندارند؟ آیا امر به معروف و نهی از منکر برای جلوگیری از انحراف حکومت ها نیست؟ حکومتی که مدعی آزادی است و در گفتگو با رسانه های داخلی و خارجی ادعا می کند در ایران آزادی مطلق! وجود دارد، اعلام نماید مردم چگونه می توانند انتخابات را نقد کنند؟ چرا پس از تبریک رهبری هیچ یک از رقیبان این نتیجه را نپذیرفته اند؟ چرا نخست وزیر 8 ساله نظام در دوران دفاع مقدس، جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و نیز حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی رییس دو دورهء مجلس نظام که هر دو مورد تایید صریح امام خمینی (ره) بوده اند و آشکارا خود را در چهارچوب نظام ولایت فقیه تعریف می کنند و به تازگی از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده اند و مجدداً در نماز جمعه اخیر هم مورد تایید رهبری قرار گرفتند و به تعبیری خودی به حساب آمدند، نظر رهبری را نمی پذیرند و صراحتا انتخابات را شعبده بازی و مضحک می نامند؟ امروز هم مردم به دنبال رأی خود می گردند و حکومت نباید از این خواست تعبیر دیگری بکند که تعبیری غیر از این بیش از همه به ضرر حاکمیت است. همیشه حکومت ها اعتراضات سنگین و خواست های بزرگ را تقلیل می دهند و بسیار تعجب آور است که چرا در این نظام خواست های معقول و قابل دسترس را به انقلاب مخملی و امثال آن و یا تأثیر پذیری از القائات خارجی ارتقاء میدهند؟

۳- حال چرا تیر اندازی به مردم؟ چرا دستگیری های کور و حبس و زندان؟ چرا ضرب و شتم و هتک حیثیت مردم؟ چرا حمله به دانشجویان و دانشگاه ها؟ چرا اتهام های واهی؟ چرا برخورد با مالباخته به جای دزد؟ زندانی کردن ده ها اصلاح طلب و روشنفکر، نخبگان سیاسی و فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و تعداد کثیری از جوانان و دانشجویان و فعالان جنبش مدنی که در راستای احقاق حقوق ملت و دفاع از آزادی بیان تلاش می کرده اند و بسیاری از آنان چه در جریان انقلاب و چه پس از آن خدمات بسیاری به این ملت کرده اند و در راه دفاع از حقوق ملت همچون برادر گرانقدر و عزیزم جناب دکتر سعید حجاریان هزینه های سنگینی چون ترور و جانبازی را پرداخته اند، چه مشکلی را حل می کند؟ آیا این دستگیری ها خود برمشکلات حکومت و انحرافش از جاده حقیقت و صواب نمی افزاید؟ به فرض که حکومت عزیزان زندانی ما را وادار به اعترافات دروغین و سناریوهای شکست خورده و نخ نمایی مانند اینکه از خارج دستور گرفته و یا به دنبال انقلاب مخملی و امثال آن بوده اند، کرد، طراحان این سناریوها مطمئن باشند تاریخ مصرف این نوع دروغ پردازیها و تهمت ها گذشته است و نه تنها بر ملت مؤمن و هوشیار اثر نخواهد گذاشت که فاصله و اختلاف نظر مردم با حاکمیت را بیش از پیش عمیق می کند. آیا این بازداشت ها با ضوابط اسلامی و اخلاقی منطبق است؟ آیا این دستور اسلام است که جوانان مظلومی که روش شما را قبول ندارند به نام اسلام بازداشت و زندانی کنید؟ آیا اینها خوارج هستند و دست به سلاح برده اند؟ مگر قرآن کریم نمی گوید "محمدٌ رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم / محمّد (ص) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند"؟ آیا رو در رو قرار دادن نیروهای سپاه و بسیج و یا نیروی انتظامی - که همگی در جهت امنیت و نظم و نگاهبانی از مرزهای کشور باید با دشمنان خارجی و یا اشرار داخلی مقابله نمایند - با مردم به مصلحت نظام است؟ در اینجا لازم می دانم به مسئولین صدا و سیمای دولتی یاد آور شوم، کسانی را که شما آشوبگر می نامید همین مردمی هستند که هر گاه حکومت نیاز به حضورشان دارد، آنان را ملت غیور و همیشه در صحنه می نامد، هر چند ممکن است افراد شرور آموزش دیده ای در جمع آنان نفوذ کنند و برای آسیب زدن به اجتماعات آنان و صحه گذاردن بر تبلیغات رسانه های حکومتی دست به هر کاری بزنند. بی تردید این شیوه تبلیغات و اتهام های واهی نفرتی عظیم در میان مردم برای بنگاه عریض و طویل اطلاع رسانی دولتی به وجود می آورد چرا که نجابت مردم هیچگاه به آنان اجازه تخریب و زیان رساندن به اموال عمومی و یا خصوصی را نمی دهد، اگر چه مسئولیت و وبال این حوادث بر گردن کسانی است که امکان تشکیل تجمعات مسالمت آمیز را برای مردم فراهم نکرده اند. چگونه است تجمعات و تظاهراتی که توسط نهادهای حکومتی ترتیب داده می شود هرگز مورد تعرض قرار نمی گیرد ولی اعتراض منتقدان حکومت همیشه با تهدید، ارعاب و آشوب عده ای مواجه می گردد؟! چگونه است در تجمعاتی که توسط نهادهای حکومتی برگزار می شود افرادی تحت عنوان اخلال گر و یا آشوب طلب مشاهده نمی شوند ولی در هر نوع تجمع انتقادی و مسالمت آمیز این افراد حضوری پر رنگ در جهت بر هم زدن نظم و آرامش عمومی دارند؟! چگونه است که در تجمعات حکومتی عوامل و عناصری تحت عنوان لباس شخصی، گروه فشار و یا عوامل خودسر حضور ندارند ولی اگر تجمع و گردهمایی منتقدین برگزار گردد حضوری گسترده و رعب انگیز دارند؟! و چگونه است که تاکنون این افراد در هیچ دادگاهی محاکمه نشده اند؟! سلب اعتماد عمومی خسارتی جبران ناپذیر است که حداقل کشور را در برابر تهدیدهاهای خارجی آسیب پذیر می سازد و چنانچه خدای ناخواسته تهدیدی خارجی متوجه ایران شود حکومت پشتیبانی مردم را از دست خواهد داد. آیا بهتر نیست حکومت به جای رفتار خشن و تهدید و ارعاب و دستگیری و تیر اندازی و ضرب و شتم و کشتار برخوردی اخلاقی نسبت به مردم داشته باشد؟ مگر علی‌ابن ابی‌طالب (ع) نفرمود: "به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را ‏به من دهند تا به مورچه ای ستم روا داشته پوست جوى را از آن بگیرم ، هرگز نمی¬کنم"؟ آیا پیشوایان دینی ما با مردم به گونه ای رفتار می کردند که جرأت انتقاد نداشته باشند؟ آیا این نوع رفتار، اعتقادات مردم نسبت به اسلام، را خدشه دار نمی کند؟ و این جفای به اسلام نیست؟ قرآن کریم به پیامبر رحمت للعالمین (ص) خطاب می کند: "وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ / و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً مردم از پیرامون تو پراکنده مى‏شدند"

۴- آزادی جوهر انسانیت است و همچنان که از دیرباز تا کنون در تعالیم پیامبران و پیشوایان دینی و اندیشمندان و همچنین اعلامیه ها و بیانیه های حقوق بشری امروزین مطرح شده است از حقوق سلب ناپذیر انسان است. بنیادی ترین آرمان انقلاب اسلامی نیز آزادی بوده و در اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز صراحتاً آزادی تشکیل اجتماعات به رسمیت شناخته شده است. پس چرا در برابر این حق مشروع و مسلم ملت مقاومت می شود و اجازه راهپیمایی داده نمی شود؟ حکومت که خود را اکثریت می داند از چه بیمناک است؟ حاکمیت که همه امکانات مادی و نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و تبلیغاتی را در اختیار دارد و معتقد است منتقدان و معترضان اقلیتی بیش نیستند! حکومتی که مدعی ممتاز ترین دموکراسی در جهان است حداقل همانند آنها رفتار نماید، در همه دموکراسی های امروز جهان اجازه راهپیمایی و یا اعتصاب و یا تحصن را به اقلیت می دهند و مسئولیت حفظ امنیت از آ ن را نیز حکومت به عهده می گیرد. من به عنوان یک شهروند و از باب النصیحه لأئمه المسلمین به حکومت توصیه می نمایم با پافشاری بر یک کار نادرست کاری نادرست تر انجام ندهید و ایران عزیز را دچار آسیب پذیری در برابر تهدیدات خارجی نکنید و با تمسک به بهره برداری بیگانه صدای حق طلبانه مردم خود را خاموش ننمایید. بدانید آبروی اسلام و نظام و جمهوریت آن با هیچ مصلحتی قابل معاوضه نیست. امیر مومنان (ع) می فرماید: " بهترین مردم نزد خداوند کسى است که درستکارى را بر نا درستی ترجیح دهد، هر چند درستکارى، به زیان او باشد و موجب اندوه او شود و بدکارى برای او سود آور باشد و به مال و اعتبار او بیفزاید" نهج البلاغه - خطبه 125

به نوبه خود ، با دلی پر از اندوه با خانواده های دردمند تمامی قربانیان، مجروحان و آسیب دیدگان حوادث روزهای اخیر و خانواده های صبور و مقاوم زندانیان سر افرازی که جز خدمت به مردم و دفاع از حقوق ملت جرمی مرتکب نشده اند اظهار همدردی می نمایم و به همهء عوامل و عناصر دخیل در این التهابات و تنش آفرینیها و کسانیکه به نام دفاع از اسلام و انقلاب و نظام خشن ترین برخوردها را نسبت به مردم بی دفاع روا می دارند متذکر می گردم این رفتارها باعث سرعت بخشیدن به زوال حکومت می گردد که: "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم / حکومت با کفر باقی می ماند ولی همراه با ظلم هر گز پایدار نمی ماند".

من در مراحل مختلف انقلاب حضور داشته ام، 5 بار از سوی امام خمینی (ره) در مسئولیت های مختلف منصوب شدم، 2 بار در مسئولیت وزارت کشور قرار گرفتم، 2 بار به مجلس راه یافتم و در طول دوران جنگ در جبهه ها حضور داشتم. برادرانم بارها در طول جنگ مجروح شدند و نهایتا یکی از آن ها به فیض شهادت نائل آمد و یکی دیگر از آنها که از قافلهء شهدا جا مانده بود، در پی انجام وظیفهء نمایندگی به سوی رحمت حق شتافت. همواره دل در گرو اسلام و انقلاب و ایران داشته ام و در این راه آنچه را وظیفهء دینی و ملی خود دانسته ام انجام داده و می دهم اگر چه برای خود و یا خانواده ام هزینه داشته باشد، چه آنکه بر سر همین آرمانها و عقایدم و دفاع از آنچه حق می پنداشتم زندان جمهوری اسلامی را نیز بدون کمترین شکوه و شکایتی تحمل نمودم و با هیچ کس غیر از خدای خود معامله نکرده و نخواهم کرد (ان شاء الله). بسیاری از دوستانم را به یاد می آورم که در راه دفاع از اسلام و میهن در دوران انقلاب و در جبهه های نبرد به شهادت رسیدند و امروز نظاره گر من هستند که آیا در قبال از دست رفتن آرمان های انقلاب و عزت ایران با بی تفاوتی تنها نظاره گر هستم و یا در حد توانم به وظیفه خود عمل می کنم، به تعبیر هشدار دهنده امام خمینی در ماجرای کاپیتولاسیون: "آن آقایانی که می گویند باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ … والله، گناهکار است کسی که داد نزند؛ والله، مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند"

۶- در خاتمه 2 فراز از بیانات امیرمومنان (ع) در نامه خطاب به مالک اشتر را یاد آور می شوم، تا حکمرانان نظام جمهوری اسلامی که از آغاز سودای تحقق حکومت آرمانی شیعه را در سر داشته اند به ارزیابی خویش بنشینند که آیا راهی که در پیش گرفته اند راه امام علی (ع) است؟

کلام اول: قلب خویش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن و همچون حیوان درنده ای نسبت به آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری زیرا آنها دو گروه بیش نیستند : یا برادران دینی تواند و یا انسانهائی همچون تو.

کلام دوم: بپرهیز از ریختن خون‏ها بناحق، زیرا که هیچ چیز، مانند ریختن خون حرام سبب غضب خدا و بزرگی عقوبت ‏حق تعالی، و زوال نعمت و کوتاهی عمر دولت نمی‏شود، پس حکومتت را با ریختن خون حرام تقویت مکن که همین سبب ضعف و سستی و نابودی آن می‏گردد.

بار دیگر به ارباب حکومت این آیه را متذکر می گردم که:

ألَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
آیا وقت آن نرسیده است که دلهاى مؤمنان در برابر ذکر خدا و حقّ خاشع گردد؟!
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم / تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال
والسلام علی من اتبع الهدی
عبدالله نوری
01/04/1388

جدید ترین بیانیه مجمع روحانیون مبارز

پارلمان‌نیوز:مجمع روحانیون مبارز در بیانیه‌ای با تاکید بر اینکه مردم بر این باورند که با آراء آنان بازی و به فهم و شعورشان اهانت شده است، از میرحسین موسوی در برابر تهمت‌های ناجوانمردانه قاطعانه حمایت کرد و از تحت فشار قرار گرفتن بسیاری از عالمان برجسته حوزه علمیه قم و سایر کشور برای موضع‌گیری علیه معترضان به نتیجه اعلام شده از سوی وزارت کشور، پرده برداشتند.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن کامل بیانیه مجمع روحانیون به این شرح است:

"بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم انا نشکو الیک فقد نبیَنا و غیبته ولینا و کثره عدونا و شدة الفتن بنا

بیش از ده روز است که از انتخابات ریاست جمهوری می‌‌گذرد، مردم نجیب ایران که با هزاران امید و آرزو و شور و شوق به پای صندوق‌های رای آمدند، اکنون باید جنازه جوانان خود را از میان خاک و خون بردارند و به سوگ آنان بنشینند، میلیون‌ها انسان در سراسر کشور به نتایج اعلام شده این انتخابات باور و اطمینان ندارند، بلکه آن را محصول یک طرح حساب شده می‌دانند و بدان معترضنند، میلیون‌ها انسان در سراسر کشور می‌خواهند و حق دارند فریاد اعتراض خود را به صورت راهپیمایی و اجتماعات آرام به گوش طرفداران حق و عدالت برسانند. آیا پاسخ این فریادهای حق‌طلبانه سفیر گلوله‌هایی است که سینه فرزندانشان را بشکافد و پیر و جوان و زن و مرد را به خاک و خون بکشد؟

وقتی از نظر میلیون‌ها انسان فهیم و آگاه مجریان و ناظران انتخاباتی در مظان اتهام قرار دارند آیا منطقی است که آنان را برای احقاق حق خویش به محکمه‌ای حواله دهند که داورانش در معرض اتهامند؟ اگر حضور گسترده مردم در پای صندوق‌های رای آگاهانه بوده و امضاء سند افتخار جمهوری اسلامی است، پس چرا حضور اعتراضی میلیون‌ها نفر از همین مردم به توطئه و دسیسه بیگانگان نسبت داده شده می‌شود مگر رژیم‌های گذشته در ایران و سایر کشورها از این اباطیل چه طرفی بستند که امروز همان نسخه پوسیده را کپی کرده و به مردم اهانت می‌کنند.

میلیون‌ها انسان شریف و آگاه بر این باورند که با آراء آنان بازی شده و به فهم و شعورشان اهانت شده است و برای دفاع از حیثیت و کیان خود به صورت خودجوش به خیابان‌ها ریخته‌اند تا دردها و تحقیرهای فروخورده خود را فریاد کنند. چرا به مردم اهانت می‌کنند و این حرکت مردمی و در کمال وقار و آرامش را به بیگانگان نسبت می‌دهند و هزاران نفر را در خیابان‌ها و از خانه‌هایشان می‌ربایند و با رفتاری بسیار زشت و ناپسند آنان را اعم از زن و مرد به نقاط نامعلوم می‌برند؟ حرکت میلیون‌ها جوان در ایام انتخابات و در راهپمایی‌ها با فریاد الله اکبر و با شعار یا حسین چه کسانی را آزرده و عصبانی کرده است که باید به خوابگاه دانشجویان شبانه حمله کنند و با ضرب و شتم بی‌حساب آنان را آواره کنند و خوابگاه آنان را به ویرانه تبدیل کنند؟ تاسف‌‌بارتر از این عمل آن است که این حمله مغول‌آسا را به خود مردم نسبت دهند. فانالله و انا الیه راجعون.

کدام عقل سلیم باور می‌کندکه حرکت اعتراضی میلیون‌ها انسان آگاه از کارگران، کسبه، کشاورزان، روحانیون، دانشجویان و سایر اقشار نقشه و طراحی این گروه یا آن گروه و با حمایت بیگانگان باشد؟ چرا شخصیت‌های محترم و خدمت‌گذار  ملت طول سی سال گذشته را به بهانه‌های واهی با بدترین رفتارها و دستگیر می‌کنند و به زندان‌ها می‌کشانند؟ کسانی که دست به چنین اعمال می‌زنند و سرمایه‌های اجتماعی جامعه را این‌گونه تاراج می‌کنند، از خدا بترسند و از عاقبت خود بهراسند.

جناب آقای مهندس میرحسین موسوی که در طول سالیان دفاع مقدس نخست وزیر این کشور بوده و همواره در برابر کارشکنان مورد حمایت بی‌دریغ حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده است، پس از بیست سال رصد کردن اوضاع کشور امروز احساس خطر کرده است و برای نجات کشور از مدیریت غلط چهار سال گذشته به میدان آمده و در مدت کمتر از سه ماه میلیون‌ها انسان شیفته امام خمینی را با یاد و نام آن عزیز به صحنه آورده است و میلیون‌ها جوان را که می‌رفتند از هر نوع مشارکت و همراهی جمهوری اسلامی رو بگردانند، با نشان دادن راه و خط صحیح حضرت امام خمینی به پای صندق‌های رای آورده است،‌ آیا چنین شخصیتی به جای آنکه مورد تقدیر و تجلیل قرار گیرد، باید توسط همان‌هایی که در آن زمان در برابر امام صف‌‌آرایی می‌کردند و نیز خلاف آنان امروز مورد عتاب قرار گیرد و آنچه زیبنده خود آنان است به مهندس موسوی نسبت دهند؟ آیا آقای مهندس موسوی مسبب اغتشاش‌های است یا آنان که با لشکر‌کشی در خیابان‌ها شهر را به صورت یک پادگان نظامی درآورده‌اند و مردم بویژه جوانان را تحریک می‌کنند و احساساتشان را جریحه‌دار می‌سازند؟

مردم می‌گویند در انتخابات امانت‌داری نشده است و باید انتخابات ابطال شود، آیا پاسخ چنین خواسته‌ای بر فرض که به اعتقاد مسئولان برنامه‌ریز و مجریان انتخابات صحیح نباشد،‌ انواع اهانت‌هایی است که از بلندگوهای حکومتی نثار مردم می‌شود و باید پس از آن با چوب و چماق و تفنگ و گلوله به آنان حمله شود، عده‌ای مجروح یا کشته و گروهی هم به بند کشیده شوند؟ ‌آیا دستی در کار است تا با این رفتارهای غیر انسانی آبروی امام و جمهوری اسلامی را به تاراج دهد؟

ما قویاً از جناب آقای مهندس میرحسین موسوی حمایت می‌کنیم و در برابر تهمت‌های ناجوانمردانه و از آن جمله تهمت تسبیب اغتشاش‌ها به ایشان از وی دفاع می‌کنیم و عامل همه اغتشاش‌ها و زخمی شدن‌ها و دیگر خساراتی را که به مردم وارد شده است، کسانی می‌دانیم که بی‌جهت شهر را به صورت پادگان نظامی درآورده‌اند و آنها باید شناسایی و محاکمه شوند.

ما مصرانه خواستار آزادی تمامی دستگیرشدگان از شخصیت‌های سیاسی روحانی و غیر روحانی هستیم و هرگونه محاکمه غیرقانونی و بازجویی‌های تحت فشار و رعب را محکوم می‌کنیم.

آیا عدل و انصاف است که صدا و سیمای حکومتی به میلیون‌ها انسان و نخبگان آنان هر گونه اهانتی را روا دارند و هیچ فرصتی برای این بی‌گناهان ایجاد نشود تا از خود دفاع کنند و حقایق را با مردم در میان بگذارند. وقتی وسائل ارتباطی از پیامک‌ها و سایت‌ها و اینترنت  همه را از کار بیندازند و در تلفن‌های همراه اخلال ایجاد کنند و تنها وسیله اطلاع‌رسانی یعنی صدا و سیما را از شأن یک رسانه ملی به رسانه دولتی تبدیل کنند و یک‌جانبه به بدترین شیوه حقایق را وارونه جلوه دهند. آیا می‌دانید با بی‌اعتبار شدن این رسانه فراگیر مردم به پای رسانه‌های بین‌المللی کشانده می‌شوند و با شنیدن و دیدن حقایق جاری در میان جامعه به دروغ‌پردازی‌های رادیو و تلویزیون نفرین می‌کنند؟

شرط انصاف آن است که حداقل یکی از شبکه‌های سراسری سیما برای پاسخ‌گویی به این همه دروغ‌پردازی  و وارونه جلوه دادن حقایق و متهم کردن گروه‌ها و اشخاص، در اختیار  کاندیداهای محترم و طرفداران آنان و مردم مظلوم  قرار می‌گرفت.

بر حسب اطلاع بسیاری از عالمان برجسته حوزه علمیه مبارکه قم و سایر کشور شدیداً تحت فشار قرار گرفته‌اند تا در مقابل میلیون‌ها انسان موضع بگیرند. ما از مقاومت آنان در برابر  این زیاده‌خواهی‌ها صمیمانه و متواضعانه تشکر می‌کنیم و امیدواریم مراجع بزرگ تقلید و عالمان برجسته مانند همیشه ملجاء مردم مظلوم باشند و در برابر حق‌کشی‌ها بایستند و تسلیم نشوند و اطمینان داریم که نخواهند شد و تاریخ پرافتخار مراجع تشیع این حقیقت  را نشان می‌دهد.

مجمع روحانیون مبارز اصرار دارد که اجازه دهند مردم در سراسر کشور یک روز را برای شهیدان خود به سوگ بنشینند و مردم در کمال امنیت در مراسم عزاداری خانواده‌های آنان شرکت کنند.

ما برای بازگرداندن  اطمینان و اعتماد مردم خواهان آن هستیم که هیاتی متشکل از افراد بی‌طرف و کاردان و آشنا به قوانین به شکایات نامزدهای معترض رسیدگی کنند و با رعایت حق و عدل  به داوری بنشینند و با تصمیمی خداپسندانه آرامش را به کشور برگردانند.

درود و رحمت خداوند بر ملت سرافراز ایران بویژه مردم بیدار و شجاع تهران، درود برجوانان غیور بویژه دانشجویان پرشور، رحمت و غفران الهی بر شهیدان به خون خفته آنان،‌ سلام بر زندانیان عزیر و به خانوداه‌های محترم آنان. مجمع روحانیون مبارز خود را در عزای شهیدان و همدردی با خانواده‌های آنان شریک می‌داند و برای آنان صبر و پاداش از خداوند بزرگ مسئلت می‌دارد.

مجمع روحانیون مبارز
1/ 4/ 1388"