من آنم که آمد ز شهر خموش--- پیام آورم سوی شهر تموز--- اسب را زین کردمچموش--- بباید کاوه تا شود تا کمر--- سرسجده برآرد زبر--- من آنم که رستم نامکرد--- زپیشانی بلندم سام نریمان یاد کرد--- آمدم بهر چین و ماچین کنم--- درداز این سفره توران و ایران بر چین کنم--- من آنم که کاوه درفشی برنهاد--- تا بروزی آنرا پرچم ایران کنم--- من آنم کهاورمزد پاک کرد--- آریوبرزن به هنگام مرگ یاد کرد--- آمدم عهد را برپاکنم--- مردم رنجدیده ز چنگ ضحاک آزاد کنم--- آمدم لاجورد را بر ایران حکمفرما کنم--- که دیگر جای نیست بر این دیوان و ددان سوشیانت
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
(به بالا نگاه می کنم) همین است که یادی از ما نمی کنی ( محکم دست تکان می دهم و فریاد می زنم) آهای ما اینجایییییم (به زمین اشاره می کنم) روی زمییییین
من آنم که آمد ز شهر خموش---
پیام آورم سوی شهر تموز---
اسب را زین کردمچموش---
بباید کاوه تا شود تا کمر---
سرسجده برآرد زبر---
من آنم که رستم نامکرد---
زپیشانی بلندم سام نریمان یاد کرد---
آمدم بهر چین و ماچین کنم---
درداز این سفره توران و ایران بر چین کنم---
من آنم که کاوه درفشی برنهاد---
تا بروزی آنرا پرچم ایران کنم---
من آنم کهاورمزد پاک کرد---
آریوبرزن به هنگام مرگ یاد کرد---
آمدم عهد را برپاکنم---
مردم رنجدیده ز چنگ ضحاک آزاد کنم---
آمدم لاجورد را بر ایران حکمفرما کنم---
که دیگر جای نیست بر این دیوان و ددان
سوشیانت